سویقواژهنامه آزاد(سَویق) قاووت ، آرد پخته شده ، آرد بوداده سَوِیق: ج أَسْوِقَة [ سوق ]:آرد گندم یا جو، می، و در زبان متداول بر آردى که از آن بهنگام الک کردن بلغور بدست مىآید اط
سیاق و سباقواژهنامه آزاداز سوق به معنای بعد و قبل سیاق:بعد سِباق:قبل مثال:هنگام مطالعه آیات قرآن،به سیاق و سِباق آن،توجّه کنید.
گیاگراواژهنامه آزادبا داشتن(کسره هر دو گ):سمت و سوق گیاه داشتن، گیاه خام خواری، اشتیاق بیش از حد به گیاهان داشتن(گیاهان داروی).
گیاسیرواژهنامه آزادبا(کسره گ و سکون ر):سمت و سوق گیاهی، میل داشتن زیاد به گیاهان(گیاهان دارویی)، سیرگیاه، گیاه سیر(دارای پیاز)که خواص دارویی دارد، نوعی گیاه(سیر).