بلاشواژهنامه آزادب، به بمعنی سو یا جهت. لا بمعنی لای، میان،(قلب) درون، هستی لاش اشاره به قلب، درون به لای اش، به لاش یا بلاش ~ به درونش مثل سوگند به قلبش، به جانش و یا به وجودش
الماهواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) اِلماه؛ سوگند ماه. پیمان آسمانی. سوگند ماه. مرکب از اِل به معنی پیمان، پیغام خدا، سوگند (دهخدا) و ماه.
سامواژهنامه آزادسام: آﺗﺶ مقدس ،ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﭘﯿﻤﺎﻥ از ﺷﺨﺼﯿﺘﻬﺎﻯ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ، ﻧﺎﻡ ﭘﻬﻠﻮاﻥ اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﺴﺮ ﻧﺮﯾﻤﺎﻥ و ﭘﺪر زاﻝ و ﺟﻬﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮاﻥ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ در زﻣﺎﻥ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﭘﯿﺸﺪادﻯ (اوستایی) سیاه. جل