سوءالقنیهواژهنامه آزادهرگاه که مزاج از حال طبیعی بگردد و ضعف بر وی مستولی شود، حالی نزدیک به حال مستسقیان پدید آید که طبیبان آنرا سوءالقنیه گویند، و سوءالمزاج نیز گویند. (رک دهخدا) |
زیر سوال بردنواژهنامه آزادکاویدن درون خود. تلاش برای شناسایی افکار و عواطف و احساسات خود از طریق زیر سوال بردن آنها و سعی در یافتن دلیل منطقی برای آنها
توتالیتارواژهنامه آزادکوتاه توتال یعنی کامل تمام/نظام یاشخص تمامیت خواه سیستم یا رفتاری که مخالفت را برنمی تابد وحذف فیزیکی یا ترور شخصیتی می کند
توتالیتهواژهنامه آزادجمع گرا ، جوامعی که رهبران سیاسی خود را به صورت جمعی ( توسط مردم ) انتخاب می کنند. جوامع توتالیته می گویند.
سوءالقنیهواژهنامه آزادهرگاه که مزاج از حال طبیعی بگردد و ضعف بر وی مستولی شود، حالی نزدیک به حال مستسقیان پدید آید که طبیبان آنرا سوءالقنیه گویند، و سوءالمزاج نیز گویند. (رک دهخدا) |
زیر سوال بردنواژهنامه آزادکاویدن درون خود. تلاش برای شناسایی افکار و عواطف و احساسات خود از طریق زیر سوال بردن آنها و سعی در یافتن دلیل منطقی برای آنها
خوداظهاریواژهنامه آزاداطلاعاتی که برپایه عین جوابهای خود سوال شونده تکمیل میگردد.مثلا آمار دام ،طیور یا زمین های تحت کشت ،درآمد و...که درمواقعی لازم است برخی موارد راستی آزمائی گردد
ماتیکانواژهنامه آزاداین واژه با مایه و ماده هم ریشه است. ماتیکان به معنای حکم و رای است و در عنوان کتابهایی به کار رفتهاست که به سوالاتی پاسخ داده شدهاست یا مسایلی در آن کتابها