سادینواژهنامه آزاددین پایدار سادین:شاد ، باوفا ، شجاع نام یکی از سرداران بزرگ ، لغتنامه دهخدا. سادین:شاد، باوفا، شجاع؛ نام یکی از سرداران بزرگ، لغتنامه دهخدا.
سادیناواژهنامه آزادسادینا " در زبان فارسی به معنی خادم کعبه ، پرده دار کعبه است ." سادینا " ریشه هندی دارد ادر زبان هندی " سادینا " به خانم هایی که در معبد کتاب مقدس را با صدای ز
سادینواژهنامه آزاددین پایدار سادین:شاد ، باوفا ، شجاع نام یکی از سرداران بزرگ ، لغتنامه دهخدا. سادین:شاد، باوفا، شجاع؛ نام یکی از سرداران بزرگ، لغتنامه دهخدا.
سادیناواژهنامه آزادسادینا " در زبان فارسی به معنی خادم کعبه ، پرده دار کعبه است ." سادینا " ریشه هندی دارد ادر زبان هندی " سادینا " به خانم هایی که در معبد کتاب مقدس را با صدای ز
سنگلواژهنامه آزادسُنگُل:نام طایفه ای در شوشتر که از طوایف بساک چهارلنگ بختیاری محسوب می شوند و حدود دویست سال پیش از الیگودرز به این شهر مهاجرت کرده اند.برخی از با سوادان این مع
دستگرد غداده(گداده) یا دستگرد دزدهاواژهنامه آزادنام روستائی در منطقه ماربین نزدک به روستای کهندژ از توابع خمینی شهر که در سر شماری قبل انقلاب جمعیت 3500 نفر بوده ولی اکنون جمعیت آن زیاد و حدود 12000 نفر است ا
یاقوت حمویواژهنامه آزاددانشمند یونانی الاصل قرن هفتم هجری؛ ملقب به الشیخ الامام. در کودکی، او را در میان بردگان، به تاجر بغدادی مسلمانی فروختند که او را به مکتب خانه فرستاد تا از سواد