سوهواژهنامه آزاداین کلمه «سوه» در گویش مردم یزد بخش میبد نام دریای باستانی ایران بوده است و منظور همان ساوه است
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
کوگیتوواژهنامه آزادتلفظ اصلی، «کوگیتو ارگو سوم» است، ولی در فارسی بیشتر از گویش فرانسوی کوژیتو ... استفاده می شود. ترجمه «من فکر می کنم، پس کسی هستم» امانت دارانه نیست بلکه با اضا
پینارتواژهنامه آزادپینارت نام دهی نزدیک اصفهان است. که در قسمت جی بر کنار رودخانه زاینده رود قراردارد و سرسبز خرم است. این ده که درجنوب شرقی اصفهان قرار دارد از سوی شمال به جاده س
گیل دیکواژهنامه آزادنوعی میوه ی بوته ای که به عنوان چای و سوپ مورد استفاده قرارر میگیرد وبرای کم خونی مفید است.
فراگردواژهنامه آزادتغییر به سوی هدف با استفاده از ساز و کار بازخور را فراگرد گویند. هر فراگرد دارای هدف، ساختار و نتیجه است. تغییر ممتد در طول زمان.