سکلواژهنامه آزاداستخوان موتور سیکلت سِ کِ ل (فارسی) استخوان ( استفاده شده در روستای آباده طشت (اکنون شهر شده است).
سهاواژهنامه آزاد(سُها) نام ستاره ای کوچک در دب اکبر فراموش شده سهیل اولی یا اول؛ سهیل انثی(مونث)؛ مخفف سهیلا؛ سهیلای کوچک؛ به معنی آسمان پنهان؛ سازگار مخفی.
neglectorواژهنامه آزادفرد بی دقت، کسی که از انجام وظیفه شانه تهی کند، اهمال کار، سهل انگار؛ مترادف neglecter
بلوردواژهنامه آزادبَلوَرد:نام شهری جدید (سال 1393 به شهر تبدیل شد و پیش از این روستا بوده) در 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان سیرجان از توابع استان کرمان است. معنی آن به تپه گل سرخ
النگارواژهنامه آزاد(alengar) النگاربه معنی معطل. مانند جمله آموکوجای سه ساعته النگارمون کردی؟ (اِلِنگار) لنگ یا معطل کسی یا چیزی شدن
زرومندواژهنامه آزاد[ زَ](اِخ) (اِمرکب)یکی از روستا های دهستان چوپانان ^^دهستان چوپانان از توابع شهرستان نایین و استان اصفهان است. روستای چوپانان در فاصله ۹۵ کیلومتری شرق انارک واق