سنگ ها را وا کندنواژهنامه آزاددو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
گلسینواژهنامه آزادنور ماه چیز پوچ و بی ارزش و پست. (به تپاله گوسفند که در دنبه میچسبد و همراه با شن و ماسه خشک است . در زبان محلی خراسانی به گله گوسفند گویند همراه با سنگ و ش
باب گرجواژهنامه آزادمحلی است در میجان جبالبارز جیرفت که آب هوای معتدل دارد وپوشیده از سنگ و انواع بوته های مختلف گیاهی است
آبینهواژهنامه آزاد(معنی پیشنهادی کاربران) به نظر می رسد این واژه به معنی آینه (آیینه) باشد، چرا که حرف ب از حروف نسبتا سنگین در گفتار بوده و به گذشت زمان می تواند بیان خود را از
پترولوژیواژهنامه آزادسنگ شناسی، دانش سنگ ها شامل رده بندی سنگ ها، بررسی شیوۀ تشکیل سنگ ها و منشأ آن ها، فرآیندهای دگرگونی آتش فشان، نفوذ گدازه های آذرین بر روی زمین و حتی بر روی ماه
غلونواژهنامه آزادبه فتح غین و سکون لام و واو qalun- به معنی بیگاری . توضیح اینکه در منطقه ابرکوه این رسم جاری بوده است که زمانی که ارباب مشغول احداث ساختمان بوده است ، رعایایی ک