سنگ ها را وا کندنواژهنامه آزاددو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
هفت سنگواژهنامه آزادنوعی بازی محلی کودکانه که با هفت قطعه سنگ تخت رودخانه ای به وزن تقریبی 30 تا 50 گرم و یک توپ کوچک انجام می شود .
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
پدر سگواژهنامه آزادپدر کثیف و پر از نجاست_پدری به مرتبه و شعور سگ -بیشتر برای فحش دادن استفاده می شود.
پول شوییواژهنامه آزادتطهیر پول - شستشوی پول - مشروع جلوه دادن پول نامشروع-کسب درآمد از یک منشاء غیر قانونی-برای پولی که از راه غیر قانونی به دست آمده سند سازی کردن
یولداشواژهنامه آزادهمراه.دوست.یاور.سنگ راه همراه.دوست.یاور.سنگ راه .متشکل از دو واژه یول(راه)و داش(سنگ)که در مواقعی که کسی در سرراه خود با خطری (حمله حیوانی درنده)مواجه شد اولین چ
هات داگواژهنامه آزادیک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در ه