سنگ ها را وا کندنواژهنامه آزاددو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
هفت سنگواژهنامه آزادنوعی بازی محلی کودکانه که با هفت قطعه سنگ تخت رودخانه ای به وزن تقریبی 30 تا 50 گرم و یک توپ کوچک انجام می شود .
بردواژهنامه آزادbard - سنگ . قلوه سنگ بر وزن فرد/سنگ/سنگ سفت/سنگ کف رودخانه در گویش بختیاری به معنی سنگ می باشد سنگ (کردی). (لری) [bard] سَنگ.
مهرمزینواژهنامه آزادآرایش کننده خورشیدو (جواهر یا مهری که روی آن حکاکی شده است) جواهر مزین گلیپتوگراف (طرح حکاکی شده بر روی سنگ جواهر یا مهر و غیره) مهر مزین glyptograph
چکلواژهنامه آزادسنگ های بزرگ صخره ای که مانند تپه هایی کوچک دیده می شود در زبان محلی مازندران و نیز سنگهای صخره ای بزرگ روی کوهها که گیاهی بر آنها نروییده سنگ های بزرگ صخره ای
پترولوژیواژهنامه آزادسنگ شناسی، دانش سنگ ها شامل رده بندی سنگ ها، بررسی شیوۀ تشکیل سنگ ها و منشأ آن ها، فرآیندهای دگرگونی آتش فشان، نفوذ گدازه های آذرین بر روی زمین و حتی بر روی ماه