سنگ ها را وا کندنواژهنامه آزاددو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
بردواژهنامه آزادbard - سنگ . قلوه سنگ بر وزن فرد/سنگ/سنگ سفت/سنگ کف رودخانه در گویش بختیاری به معنی سنگ می باشد سنگ (کردی). (لری) [bard] سَنگ.
گچلواژهنامه آزادگِچِل= تکه سنگ کوچکی که برای آگاه ساختن کسی که در خفا نشسته به او اندازند. احتمالاً گچ-گل بوده است. در سال های نه چندان دور زیرسازی دیوارها برای سفیدکاری با گل
شیل سیاهواژهنامه آزادسنگ های ریز دانه حاصل از سنگ شدن رس ها که حاوی بیشتر یا معادل 5 در صد وزنی مواد الی باشند. این سنگ ها برای اکتشاف و استخراج مواد فلزی و مواد هیدروکربوری و هم چن
مهرمزینواژهنامه آزادآرایش کننده خورشیدو (جواهر یا مهری که روی آن حکاکی شده است) جواهر مزین گلیپتوگراف (طرح حکاکی شده بر روی سنگ جواهر یا مهر و غیره) مهر مزین glyptograph