سناخواژهنامه آزاددندان ، مانند موقعی که یک حیوان شکاری را با دندان می گیرد و برای بچه های خود می آورد. به زبان اصفهانی می گویند "بیا این مثلا میوه یا خوراکی ها بسناخم برخورد برا
سنبلاغواژهنامه آزادسُنبُلاغ، واژه ی ترکی است. به معنایِ چشمه ی که از آن آب از زیر زمین می جوشد. در اصطلاح محلی آبی که از زیر زمین می جوشد، به آن بلوق بلوق می گویند. هم چنان سنبلاغ
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
سنبلاغواژهنامه آزادسُنبُلاغ، واژه ی ترکی است. به معنایِ چشمه ی که از آن آب از زیر زمین می جوشد. در اصطلاح محلی آبی که از زیر زمین می جوشد، به آن بلوق بلوق می گویند. هم چنان سنبلاغ
سلخواژهنامه آزاد(سَلخ) روز اخر ماه قمری که در شامگاه ان هلال ماه در اسمان دیده شود با عرض سلام واژه مورد نظر در دیوان سهراب سپهری به کار رفته و بسیاری از ادبا آن را اشتباه معن