بزرگ لقمهواژهنامه آزادمعادل فارسی واژه ساندویچ. لقمه ای بزرگ که به مخلفات کم ختم نشود و مخلفات زیادی داشته باشد.
دورومواژهنامه آزادنوعی شکل دادن به نان به صورت ساندویج که مواد غذایی میان آن گذاشته می شود و مصرف می شود