سایه نویسواژهنامه آزادنویسنده ای نامریی که در برابر مزد برای دیگری مینویسد و دیگری ادعای نویسندگی دارد
جوانازنواژهنامه آزادزن با سلیقه ، زنی که در اداره کرد خانه یا امور زنانه مهارت دارد. چنانکه ظاهر کلمه نشان می دهد اصل این کلمه فارسی است و تلفظ آن جوانه زن بوده وبه زبان ترکی آذری
یوغواژهنامه آزادیوغ یکی از اجزای قالبهای لغزنده می باشد.(مورد استفاده در بتن ریزی ستونها) سلطه،زیر نظر داشتن