بسیچواژهنامه آزادساز و برگ ، ابزار چراغ است مر تیره شب را بسیچ به بد تا توانی تو هرگز مپیچ (شاهنامه)
حورانهواژهنامه آزادحورا+پسوند صفت ساز {نه} _ بسیار زیبا، فریبا، دختر بهشتی _ فرشته ی روی زمین و هم به معنی زنی بسیار سپیدپوست با چشم و ابروان مشکی رنگ_ حورا:یکی از القاب حضرت فاطم