سر انداختنواژهنامه آزادحرکت دادن و جنباندن سر به هر طرف از روی تکبر و مستی و شور و حال . سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کرد
سود دهواژهنامه آزاد(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش
تورشواژهنامه آزادسو گیری، پیش داوری در یک نگرش ( اقتصادی)، مثال:تورش های رفتاری سرمایه گذاران سوگیری، تعصّب ، تمایل به یک طرف