مریضی سرخکانواژهنامه آزادیک نوع بیماری است که همرا ه با تب شدید، سردردی وبی اشتهائی بوده ودر روی جلد دانه های زیادی برنگ سرخ ظاهر میگردد.
سر انداختنواژهنامه آزادحرکت دادن و جنباندن سر به هر طرف از روی تکبر و مستی و شور و حال . سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کرد
گورچه درختواژهنامه آزادبعضی از درختان ریشه های بسیار بلندی دارند که سر از خاک بیرون آورده دارند و مانند پایه هایی بلند هستند که درخت به آنها اتک دارد
لینوساواژهنامه آزادنام یکی از قلعه های کاخ لیدوما در شهرستان نورآباد ممسنی که در پژوهش های باستان شناسی در سال 1386 سر از خاک بیرون آورد و در اثر طوفان دوباره در زیر خاک مدفون شد
خاکشواژهنامه آزادخاکش کیسه گشاد بزرگی است که یکطرف و دو سر آن را می دوزند و بر پشت حیوانات باری می گذارند و از آن برای جابجای خاک و کود و علوفه استفاده می کنند به هر چیز گشاد می
خر پشتهواژهنامه آزاداتاق کوچکی در پشت بام که آن را به راه پله متصل می کند. (عمید) در قدیم نیز به پشته ای که میان آن بلند و اطراف آن سرازیر باشد به طور کلی خرپشته گفته می شد، از جمل
شورستانواژهنامه آزادروستای شورستان در ۱۲ کیلومتری شهر معلم کلایه و در ۹۵ کیلومتری شهر قزوین قرار دارد. این روستای کوهپایه ای در دامنه شمالى کوه البرز قرار گرفته و همجوار روستاهاى ب