ستیزه روواژهنامه آزادبه نظر می رسد کنایه از « لجوج و جدّی در اعتقاد خود » باشد. در کلیله و دمنه آمده است:« و مطوّقه چون بدید که صیّاد در پی ایشان است یاران را گفت:این ستیزه روی در ک
ستیزه روواژهنامه آزادبه نظر می رسد کنایه از « لجوج و جدّی در اعتقاد خود » باشد. در کلیله و دمنه آمده است:« و مطوّقه چون بدید که صیّاد در پی ایشان است یاران را گفت:این ستیزه روی در ک
البوغبیشواژهنامه آزاد(عربی) خانوادۀ سحرخیز؛ نام طایفه ای از عشایر عرب خوزستان. البوغبیش از ترکیب دو کلمۀ آل به معنی خاندان یا خانواده، و غبیش از ریشۀ غبشه به معنی صبحگاه تشکیل شده ا
عربدهواژهنامه آزاد1. داد و فریاد همراه با ستیزه جویی و پرخاشگری 2. حالتی که بعد از خوردن مشروب الکلی زیاد برای کسی پیش می آید و او را به داد و فریاد و رفتار ناروا وا می دارد
شوونیسمواژهنامه آزاد(به فرانسوی:Chauvinisme) در معنای اصلی و ابتدایی آن، یک نوع میهن پرستی افراطی و ستیزه جو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است. با بسط معنا، شوونیسم طرفداری م