78 مدخل
سَروَر؛ رئیس.
کنایه از طلا و مال و منال دنیا در عبارت "ای سرخ و زرد، جز مرا بفریبید!"
بدقدم
سرخابی.
تخت پادشاهی ، اورنگ.
سرور - آقا - خواجه
سرور . بزرگ طایفه
سریر