خزوکواژهنامه آزاد(شیرازی) خَزوک؛ سوسک. || کَدو: خَزوک سرخرنگ حمام. (در شیراز، کدوی خوردنی را کودو تلفظ می کنند.) || خَزوک چسو: سوسک سیاهی است که از خود بوی بدی منتشر می کند. ||
قایم موشکواژهنامه آزادشاید این بازی از مفهوم غیبت(غایب بودن) امام زمان (عج) گرفته شده باشد و سازندگان این نام برای این بازی کودکانه به منظور سخره گرفتن مفهوم مهدویت بوده است که در غا
کته کلهواژهنامه آزاد َ ت َ /ک َ ل ِ ( مرکب ) کته در گویش سیستانی به معنای بزرگ و کله به معنای سر است و این کلمه در گویش سیستانی در زمان سخره گرفتن شخص به کار می رود .