سرتپ دورقواژهنامه آزادسرتپ - به بالای تپه سرتپ میگویند نام مکانی در شمال اندیمشک به نام سرتپ دورق- محل تابستانی طایفه میردورقی از طوایف لر لرستان و خوزستان(اندیمشک)
ساتیارواژهنامه آزاداین کلمه از ستیا میآید به معنی ستایش گر اسم اصیل ایرانی ازسرداران زمان هخامنشی دوره داریوش سیرگاه سیرگاه
ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ
سرتپ دورقواژهنامه آزادسرتپ - به بالای تپه سرتپ میگویند نام مکانی در شمال اندیمشک به نام سرتپ دورق- محل تابستانی طایفه میردورقی از طوایف لر لرستان و خوزستان(اندیمشک)
سورتیواژهنامه آزاداین عبارت که واژه ای مخصوص پرواز هر فروند هواپیما است بیشتر به صورتی چند سورتی پرواز به کار می رود. به نظر می رسد ریشه زبانی انگلیسی یا فرانسوی داشته باشد البت
ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ
سعتریواژهنامه آزادسعترباز است که زن چرمینه باز باشد. (برهان ). سحاقه . (مهذب الاسماء) (دهار). .«معلوم نشد که سعتر در این لغت به چه معنی است ، چه سعتر به معنی تره ای که درویشان با