سرگزیواژهنامه آزاد(زابلی، سیستان) سربلند و سرافراز. نام یکی از طوایف بزرگ سیستان. سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104
حماسهواژهنامه آزاددلیری کردن - شجاعت نمودن حماسه به کار بزرگی گفته میشود که مایه ی سرفرازی و سربلندی، و یا رهایی ازستم، و هموارگری دشواری برای سود و خشنودی گروهی، مردمی، ملی، و ب
ریشاواژهنامه آزادریشا نام بوشهر کنونی در دوره هخامنشیان بوده که ساکنانش کیریریشا ایزدبانوی تمدن عیلام و همسرش ناپیریشا، خدای بزرگ لیان و عیلام را مورد ستایش قرار میدادند. برخ
صلاح الدین ایوبیواژهنامه آزادابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی، ملقب به صلاح الدین ایوبی (به کردی:سەلاحەدینی ئەییووبی)، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکر