socketواژهنامه آزادگیرَک. زبانزدِ تَشنیکی (فنی). هم connector و هم socket را در پارسی می شود گیرَک نامید. آنها دیسه های (شکل های) گوناگون و نر و ماده دارند.
culture shockواژهنامه آزادشوک فرهنگی؛ احساسی که فرد ممکن است در رویارویی ناگهانی با سنن کاملاً متفاوت دیگر کشورها داشته باشد.
فولادکوبواژهنامه آزاداقوامی که در ساختن تخت جمشید از ابزارهایی برای وارد کردن طلا به داخل سنگ استفاده میکرداند