مئتواژهنامه آزادم و ئ بافتحه ت ساکن (مئَت)Maa t این واژه لری ولکی می باشد به معنی یاری وکمک یادستگیری کردن ازدیگری ست که درعربی مَدَد تلفظ میشود به نظرنگارنده ایرانی واصیل است
آنکادرواژهنامه آزادآنکادر کردن (گاهی به غلط آنکارد کردن گویند) در اصطلاح برای مرتب کردن تخت سربازی و مرتب و منظم کردن ریش صورت به کار می رود، خصوصا با تیغ خط انداختن زیر و روی ریش
دوخته doxteواژهنامه آزاددوختِه درگویش لری ولکی 1درلرستان:1-دوختن ،وصله کردن دوپارچه به هم دیگر 2-زل زدن وخیره شدن 3-شیردوشیدن ازواژه های منسوخ درزبان پارسی ست که درحال حاضرهم ازاین واژ
داد از خویشتن دادنواژهنامه آزادداد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد