هرکیواژهنامه آزادعشیره ای از کردها هستند که زبان آن ها کردی کرمانجی است که در شمال شرقی عراق و غرب ارویه بخش سیلوانه و صومای برادوست ساکن هستند. ار روستا های معروف هرکی ها در ای
برونهواژهنامه آزاددریچه ای در پائین تنورکه جهت تمیز کردن و بیرون کشیدن زایآت و خاکستر اضافه تنور وجود داشت-دریچه ای در پائین کندو (سیلو)گندم که جهت برداشتن گندم ،جو ویا سایر غلات
پرهیبواژهنامه آزاد(اِ) سایه، تصویری تاریک که بر اثر تابش نور بر جسمی در زمینه ی روشن تر ایجاد می شود، شبح.این واژه برگردان واژه ی لاتین سیلوئت(silhouette) است.
ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ