سایه نویسواژهنامه آزادنویسنده ای نامریی که در برابر مزد برای دیگری مینویسد و دیگری ادعای نویسندگی دارد
سرگشتگی زمانیواژهنامه آزاد(معماری) یکی از ویژگی های معماری کاخ هشت بهشت اصفهان است که نور غیرمستقیم از دو یا چند جهت به فضای داخلی می تابد و در نتیجه سایه ها از بین رفته اند و به همین دل
نسارواژهنامه آزاددر زبان لکی به معنای جایی است که با توجه به آفتابگیر نبودن و سایه داشتن در تمام طول روز خنک تر از دیگر جاهاست که در مورد قسمتی از خانه، کوه و ... قابل تعمیم است
کم رضوانواژهنامه آزادنام روستایی است از توابع بخش مهران بندرلنگه. «کم» به زبان محلی یعنی دو طرف رودخانه ای که در اثر عبور آب، فرورفتگی ایجاد شده است و سایه می افکند. «کم» در عربی بر
نسارگواژهنامه آزادنُ قسمت شمالی ساختمان که سایه بیشتری داشته و در نتیجه، برفهای کنار آن دیرتر ذوب میشوند؛ مثال:اتاقِ برِ نُسارگ:اتاقی در قسمت شمالی ساختمان
قوزایواژهنامه آزاد(ترکی) دامنۀ رو به شمال کوه که آفتاب گیر نیست. جایی که آفتاب به آن نمی تابد و در سایه قرار می گیرد.