ساتیارواژهنامه آزاداین کلمه از ستیا میآید به معنی ستایش گر اسم اصیل ایرانی ازسرداران زمان هخامنشی دوره داریوش سیرگاه سیرگاه
ساتیرواژهنامه آزادساتیر خدای درجه دوم رفیق باخوس که با گیسویی راست ایستاده گوشهای نوک تیز دو شاخ کوچک و ساقهای بز معرفی شده و یک جام یک ( چوبی که میوه درخت کاج بر سر آن بود و شاخ
آرتیشوکواژهنامه آزادنام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
آرنیسواژهنامه آزادآرنیس کلمه ای فیلیپینی می باشد و به دو چوب 70 سانتی می گویند که نام یک رشته ی رزمی از کشور فیلیپین می باشد و در کشور ایران در حال آموزش است.
ارقمچیواژهنامه آزادطنابی بطول حدود 5 متر و به ضخامت حدود 2 سانتیمتر که چون در بافت ان از ارقام و رنگهای مختلف نخ استفاده می شد به ان ارقمچی میگفتند.در انتهای ان چنبری چوبی بسته می
چفتهواژهنامه آزادبه ضم چ و کسره ت چُفتِه به معنی چوب 60-70 سانتی برای بازی با توپ همانند چوب بیس بال و همچنیت به معنی داته درشت و بهم چسبیده برای باریدن دانه برف مثال:چفته چفته
تووش بندواژهنامه آزاد(تابش بند )، آفتاب شکن.تیغه هایی به عرض 6 الی 15 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد وبا کمک گچ و نی ساخته می شود.(آشنایی با معماری اسلامی ایران ،ا