سکلواژهنامه آزاداستخوان موتور سیکلت سِ کِ ل (فارسی) استخوان ( استفاده شده در روستای آباده طشت (اکنون شهر شده است).
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
باداب سورتواژهنامه آزادچشمههای باداب سورت در سال ۱۳۸۷ به عنوان دومین اثر طبیعی ملی ایران ثبت شد.در سال ۱۳۸۷، کوه دماوند، چشمههای باداب سورت و سرو ابرکوه به عنوان سه اثر طبیعی توسط س
مانلیواژهنامه آزادمنظومه نیما یوشیج به سال 1319 نام ایرانی به معنای پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی-امام اول شیعیان) شبیه ماهی (ماه) مانِلی محلی مازندرانی؛ در شعر نیما یوش
دیواژهنامه آزاددهمین ماه از سال. مادر به مادر گویند . فقط برای آنکس که فرزند زاییده باشد گفته می شود. به هر زن یا از زبان هر کس گفته یا شنیده نمی شود. دی که از سوی فرزندان خود
زیارت کلاواژهنامه آزادروستای زیارتکلاه از سال 75 جزء شهرستان نکا و استان مازندران می باشد مرکز دهستان زارم رود به مرکزیت بخشداری چلمردی قراردارد. روستای زیارتکلاه در 62 کیلومتری شهر