بهنواواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) بِهنَوا؛ آواز عالی و بهتر، خوش آهنگ تر. (پیشنهاد کاربران) متضاد بینوا. صاحب زندگی مرفه، مالک مال و نوای بهتر. ساخته شده از کلمۀ به (بهتر) و
کوآرتتواژهنامه آزاد(موسیقی) [kuvārtet] کوارتت؛ قطعۀ موسیقی که برای چهار نوازنده یا چهار ساز ساخته شده باشد (فرهنگ عمید). || (سیاست) گروه چهارجانبۀ صلح خاورمیانه که شامل سازمان ملل
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
بسیچواژهنامه آزادساز و برگ ، ابزار چراغ است مر تیره شب را بسیچ به بد تا توانی تو هرگز مپیچ (شاهنامه)
فراگردواژهنامه آزادتغییر به سوی هدف با استفاده از ساز و کار بازخور را فراگرد گویند. هر فراگرد دارای هدف، ساختار و نتیجه است. تغییر ممتد در طول زمان.