وبواژهنامه آزادصفحات سازنده سایتهای ایترنتی که توسط مرورگر ها قابل مطالعه و استفاده است. وِب یک کلمه انگلیسی است به معنا تار.
سیاست پردازواژهنامه آزادکسی که سیاست را برای اهداف مشخصی پردازش و مهندسی می کند. مهندس سیاست سازنده ساختار تئوریک سیاست برسی کننده ساختار هندسی سیات