زیست پالاییواژهنامه آزادفرایندی که در آن آلاینده های حاصل از نشت نفت یا فراورده های نفتی به کمک میکرو ارگانیسم ها در طبیعت تجزیه شود و به پاکسازی موقعیت آلوده از منابع آلاینده منجر شود
بیوانفورماتیکواژهنامه آزادزیست داده ورزی؛ دانش استفاده از علوم کامپیوتر و آمار و احتمالات در شاخۀ زیست شناسی مولکولی.
زیواژهنامه آزادزیستن - زندگی کردن زی zi مخفف زندگی، حالت امری دوم شخص مفرد زندگی کردن. زی = زندگی کن. آنچنان زی که چو میری، برهی نه چنان زی که چو میری، برهند