سامیارواژهنامه آزاداین واژه از دو بخش سام و یار تشکیل شده است؛ در معنی سام باید رجوع کنیم به داستان شاهنامه که نام پدر زال بوده و به معنی آتش است؛ بخش دوم که یار است، به معانی مخت
آرامیسواژهنامه آزادآرام و آهسته- ریشه فارسی دارد زر زرد - گل زرد - فارسی زر زرد - گل زرد - آرام و آهسته