withdrawal cognitionواژهنامه آزادتصمیم به رها کردن نابهنگام شغل، ترک ناگهانی شغل، کناره گیری زودتر از موعد، خروج بی سر و صدا (از سازمان)
پیش آیشواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پیش-آیِش:پیش آیند. به جای واژه ی Happening در تئاتر؛ نمایش ساده ای که مردم را به دیدنِ نمایش اصلی فرامی خواند و در پیرامونِ
اندودواژهنامه آزاد(گنابادی) اَنْدوْد؛ ماهی ای که با دود و نمک خشک کنند. || دود گوگرد دادن به انگور برای زودتر تبدیل شدن آن به کشمشش و مویز.
آتش کومهواژهنامه آزادآتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هی