زنیواژهنامه آزادزِنِیْ (zenei) در گویش گنابادی جمع زن، زنان ، بانوان ، خانم ها || زِنی؛ در گویش گنابادی خانمی کردن ، انجام وظایف زنانه ، تمکین
دولواژهنامه آزادبیوه - زنی که از شوهرش به دلیل طلاق یا فوت شوهرش جدا شده باشد. دُوْل:(dowl) در گویش گنابادی یعنی سطل چرمی که از آن برای برداشتن آب از چاه یا خاک در هنگام حفر چ