روازواژهنامه آزاددو رشته زنجیر که یوغ گاو را به مَلَه یا آلات شخم زنی یا زَنِوَز وصل می کرد (مله تخته ای بود که _قبل و بعد از آبیاری زمین کشاورزی_ برای هموار کردن زمین استفاده م
آشارواژهنامه آزادفعل. در زبان آذری از عهده کاری برآمدن. آشار سبدی کوچک از برگه درخت خرما که میبافند وبرای جابجایی چیزی معمولامیوه ها و سبزی ها استفاده می شود. نوعی زنبیل کوچک. د
دارالمرفتانواژهنامه آزادالگود در کتاب "تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی " این اصطلاح را برای جایگاهی (تیمارگاهی) به کار برده که در آنجا بیماران حاد جنون را به زنجیر می کشند. ص