زاقواژهنامه آزادزاق یا زاغ به فردی که چشمان رنگی سبز یا آبی داشته باشد اطلاق میشود. هم چنین به آلبالو ی ترش و نارس.
زاقواژهنامه آزادزاق یا زاغ به فردی که چشمان رنگی سبز یا آبی داشته باشد اطلاق میشود. هم چنین به آلبالو ی ترش و نارس.
زعقهواژهنامه آزاد[زَ قَ/ قِ] (از ع ، اِ). ترس || بانگ زدن|| نعره زدن:این بگفت و زعقه ای بزد و درشورید. (نفحات الانس چ نولکشور ص 25). رجوع به «زعق» شود.
رائعواژهنامه آزادرائِع(عربی) زیبا و شگفت آور(مونث آن:رائعة) ------------------- تابان , مشعشع , زیرک , بااستعداد , برلیان , الماس درخشان , زیبا , با سلیقه , پربراز , برازنده , ا