connectorواژهنامه آزادگیرَک. زبانزدِ تَشنیکی (فنی). هم connector و هم socket را در پارسی می شود گیرَک نامید. آنها دیسه های (شکل های) گوناگون و نر و ماده دارند.
coneواژهنامه آزادسَروی. زبانزدِ دانشی. در یونانی هم konos گفته می شود به چَم میوۀ سرو (از واژه یاب استاد پرتو). در زبانِ کوچه "کَله کَندی" (کَله قندی) است.
زادو رودواژهنامه آزادزاد به معنی فرزند رود به معنی ریشه که هم پدر و مادر را شامل میشود و هم پدربزرگها و مادر بزرگها و اجداد نسل های قبل آنها.
سیتراواژهنامه آزادنام یک نوع از ماهی ازون برون (ماهی خاویار) است از دیر باز این گونه ماهی خاویاری در شهرستان نوشهر تخم ریزی میکرده و مختص به ابهای پر عمق این منطقه میباشد. با وج
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د