افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
تلسکواژهنامه آزادتَلُسک به کسی گفته می شود که لکنت زبان دارد. به شخصی که مدل صحبت کردنش نوک زبونی باشه و یا بعضی حرفهای یک کلمه رو چند بار(به صورت رگباری) تکرار میکنه ،گفته میشو
سیوندواژهنامه آزادسیوند روستایی با قدمت و زبانی متفاوت در استان فارس از توابع شهرستان مرودشت. از جمله روستاهای بسیار قدیمی که بیش از 2500 سال قدمت دارد تنها روستایی است که فرقه ب