زانیسواژهنامه آزادخردمند - دانا این کلمه اوستایی بوده و ریشه کردی بلوچی دارد در زبان کردی فعل دانستن را اینگونه صرف میکنند:زانم - زانی - زانه ... و مصدر زانه میشود زانیس یعنی کسی
زانیسواژهنامه آزادخردمند - دانا این کلمه اوستایی بوده و ریشه کردی بلوچی دارد در زبان کردی فعل دانستن را اینگونه صرف میکنند:زانم - زانی - زانه ... و مصدر زانه میشود زانیس یعنی کسی
کرزانواژهنامه آزادکرزان جمع لغت کرز است به معنای دانا، و کرزان معنی اش دانایان است. در زبان اوستایی نیز مردم قدیم این چنین دعا میکردند:خدایا مرا کرز و برز ده. کرز:دانایی، و برز:ت
آسناواژهنامه آزادنام همسر حضرت یوسف و به معنی آسمان پاک روشنایی سرشت مادر زادی-سرشت درونی-اسم ایران باستان در زرتشت فطرت خدا دادی - سرشت مادرزادی در زبان پهلوی، آسین به معنی نقر
وا اسفاواژهنامه آزاداسفا به معنای اندوه است ."وا"در ابتدا کلمه افسوس مأخوذ از تاری که در نوحه و ماتم استفاده می شود و الف در انتهای واژه نیز برای ندبه و زاری و مویه آمده است. وااسف