زاکواژهنامه آزادفرزند - اصطلاح شرق گیلان درروستای محمدآبادازتوابع شهرستان شاهرود دراستان سمنان اصطلاحا" (شب) می گویندوبرای درمان زخم لثه وزبان ازآن استفاده می کنند
زاغ آبادواژهنامه آزادمحله ای قدیمی در ورنوسفادران خمینی شهر که در اصل به گروهی که از هسته مرکزی شهر جدا بوده ودر محلات حاشیه ای اسکان داشته اند اطلاق می شود
زاگواژهنامه آزادبعمنای برشته سرخ شده و ترد - سنگ متبلور زاگ به معنی برشته شده و کاملا سرخ شده می باشد
زامواژهنامه آزاددر توضیح گفته شده که اکنون به نیشابور مشهور گفته می شود که این گونه نیست بلکه امروزه به شهر تربت جام گزیده شده است.
فریازانواژهنامه آزادیکی از وجه تسمیه های فریازان به این قرار است:در زمان ایران باستان هرگاه میخواستند کلمات را قدرت ببخشند وآنرا اهورایی ومقدس کنند از واژه (( فر )) در ابتدای کلمات
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د
زاگواژهنامه آزادبعمنای برشته سرخ شده و ترد - سنگ متبلور زاگ به معنی برشته شده و کاملا سرخ شده می باشد