سوزقباواژهنامه آزادسوزقبا در گویش دزفولى به معناى سبزقبا بکار میرود که از دو واژه سوز ( سبز) وقبا تشکیل شده که هم به جهت یک امام زاده در دزفول و هم یک نوع طوطى تمام سبز و ریز نقش
چرچرواژهنامه آزادچُرچُر= ریزش اندک آب. همچنین چُر:اَ لوله یِه چُری اُ میا» از لوله آب بسیار کمی می آید. کلمات هم خانواده:چُرَّه= سرازیر شدن مایعات و غیره را گویند. «دماغش چُرَّه
دول دان آسیابواژهنامه آزاددول آلات ریزش است.دان به معنای دانه .وآسیاب هم معلوم .نتیجتا"معنای ناودانی هدایت دانه به سوراخ وسط سنگ آسیای رویی آسیابهای قدیم است