دیدمانواژهنامه آزاددیدمان به معنی تئوری (Theory) مانند دانش دیدمانی یا دانش تئوریک؛ یا دیدمان انفجار بزرگ؛ دیدمان سرعت نور؛ دیدمان نسبیت انشتاین، دیدمان قوه جاذبه نیوتن .
رادمنواژهنامه آزادRADMAN "راد" به معنای صاحب سخاوت وبخشندگی وجوانمردی . "من" ( یا "مان " ) به معنای اندیشه وفکر . "رادمن":کسی که دارای اندیشه ی سخاوت وبخشندگی است .
کردلرواژهنامه آزادنوعی ریسمان بزرگ و کلفت برای بستن کشتی ها در لنگرگاه یعنی هر جا آب (دریاچه یا رودخانه) باشد به محل سوار شدن قایق یا ...، کردلر گفته می شود. در منطقه ای که در قد
لافندواژهنامه آزادلافند. [ ف َ ] (اِ) ریسمان (اعم از پنبه و غیره ). در گیلان لافند بازی از سنن قدیمی است