رکواژهنامه آزادرُک محفظه ای است از حصیر ،چوب ،فلز و یا جنس دیگری که در آن طیور یا اشیا قرار می گیرد با توجه به نوع رک هم از طیور یا اشیا محافظت می کند و هم جهت تهویه و جلو گیر
جعلقواژهنامه آزاد(گنابادی) جُعَلَّقْ؛ پست، فرومایه، بی ارزش، انسان بیکار و بی عار. (رک دهخدا و معین)
همشیرواژهنامه آزادهَمْشیْرَ:(hamshira) در گویش گنابادی یعنی کسانی که از یک مادر متولد شده و شیر خورده اند ، خواهر و برادر. (رک دهخدا و عمید)
کلکلواژهنامه آزادکَلْکَلْ:(kalkal) در گویش گنابادی یعنی بحث ، جدال. (رک کلکل و کل کل در دهخدا، معین و عمید)
چرزه خونواژهنامه آزاداسب خون (پیشنهاد کاربران) نام روستایی است، به معنی جایی که پرندۀ کوچکی به نام چرز در آن آواز می خواند. این واژه ممکن است ترکیبی از دو واژۀ چرز (رک دهخدا) و خون