ورسکواژهنامه آزادبا کسر واو و راء و سکون سین خوانده می شود. نام قریه و نام پلی معروف در شمال کشور است که در دورۀ رضاشاه ساخته شده است.
چَرِه رِسَهواژهنامه آزادفتح چ ، کسر هر دو راء - فتح سین به معنای چرخ ریسندگی که پشم را به نخ تبدیل می نمود
اندرکوواژهنامه آزادآسی یا کلافه کردن. به فتح الف، سکون نون، فتح دال و سکون راء. در اصل اندر کوه است یعنی درون کوه. گویی فرد به خاطر فرار از آزار و رنج به کوه می گریزد! مثال:بس است
درزگواژهنامه آزادپاشیده شدن آب یا مایعی دیگر به بدن یا چیزی دیگر. وقتی آب یا مایعی از محیط اطراف به کسی یا چیزی می پاشد، این را درزگ شدن گویند. به کسر دال و راء و سکون زاء و گاف