روتینواژهنامه آزادکاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود کاری که به طور معمول و مکرر انجام میشود
روتانواژهنامه آزادروستای روتان از توابع بخش بمانی شهرستان سیریک در جنو شرق هرزمگان است و با جمعیت 850 نفری دارای 200 خانواراست و مذهب شیعه اثنی عشری می باشند.چهارشهید در گلزارشهد
روتانواژهنامه آزادروستای روتان از توابع بخش بمانی شهرستان سیریک در جنو شرق هرزمگان است و با جمعیت 850 نفری دارای 200 خانواراست و مذهب شیعه اثنی عشری می باشند.چهارشهید در گلزارشهد
روویدواژهنامه آزاد(گنابادی) رُوْویْدَ [rouwwida]؛ جمع کردن، جارو زدن، روفتن، رشد کردن گیاهان یا بزرگ شدن انسان و حیوان.