رومواژهنامه آزادروم:(rwm) در گویش گنابادی یعنی خجالت ، شرم ، حیا داشتن ، رودربایستی داشتن (معمولا این واژه بصورت مرکب با واژه نَمِشَ بکار میرود که فعل منفی است.)
رومیناواژهنامه آزادپاک و پاکیزه ، انچه از زمین بروید پاک،پاکیزه،تمیز پاک،پاکیزه، درقدیم به زمین های پر محصول «رومینا»میگفتند
رومشگانواژهنامه آزاداز دو کلمه ی روم به معنای لشکر روم و اشگان یا اشکان به معنی شکن.محلی است که لشکر روم توسط شاپور اول شکست خورد و والرین فرمانروای روم تسلیم شاپور شد
رومشگانواژهنامه آزاداز دو کلمه ی روم به معنای لشکر روم و اشگان یا اشکان به معنی شکن.محلی است که لشکر روم توسط شاپور اول شکست خورد و والرین فرمانروای روم تسلیم شاپور شد
رومیناواژهنامه آزادپاک و پاکیزه ، انچه از زمین بروید پاک،پاکیزه،تمیز پاک،پاکیزه، درقدیم به زمین های پر محصول «رومینا»میگفتند
رومیسواژهنامه آزادرومیس، روستایی از توابع بخش مشراگه شهرستان رامشیر در استان خوزستان ایران است. در دوران ساسانیان، حسابداری به نا رومیس دخل و خرج مناطق مختلف ایران را با ارقامی