روشتواژهنامه آزادبر وزن گوشت، به معنای بینا، متضاد کور. در گلستان بیتی به زبان شیرازی است که سعدی در آن بیت این واژه را به کار برده است. پرِ هَفتا سله جوني مي کند/ عشغ مقري و خو
روشنیدهواژهنامه آزادروشنیده به معنای انسان روشن شده، انسانی که به واسطه جستجو درونی به روشنی و کمال رسیده باشد توضیحات خارج از معنی:دو کلمه روشنیده و روشنیدگان چندین بار توسط این
روشنیدگانواژهنامه آزادروشن شدگان-به کمال رسیدگان-افرادی که از طریق جستجوی درونی و عرفانی به روشنی و آگاهی می رسند
رویکردواژهنامه آزادروش برخورد یا مواجه شدن رویکَرد راه و روش، طریق در پیش گرفته شده، نگرش، موضع گیری، جهت گیری.
شیوه نامهواژهنامه آزادروش و شیوه انجام کار، به طوری که هیچ الزامی در آن وجود ندارد و قابل پیگیری نیست.