روستاواژهنامه آزاددر زبان تالشی «رو» به معنی «رود» و «ستا- ستو» به معنی «کناره، لبه» است. بنابراین روستا به معنی «جایگاه کنارۀ رود». با توجه به اینکه تمامی مناطق مسکونی و تمدن ها
روستای رودبارکلاواژهنامه آزادبه معنی روستایی که در کنار دشت و رودخانه وجود دارد = محلی در کنار دشت و رودخانه
روستای گون گورمزواژهنامه آزادنام این روستا به یک روایت برگرفته از نام نماز صبح است که طلوع آفتاب را نمی بیند
روستای استایواژهنامه آزادروستای استای، در 53 کیلومتری شهرستان تایباد، یکی از خوش آب و هوا ترین روستاهای منطقۀ خراسان رضوی است. در حال حاضر (1395) حدود 800 خانوار در آن زندگی می کنند.
روستای گله دارواژهنامه آزادروستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
کرچیانواژهنامه آزادروستائی از توابع شهرستان ازنا در استان زیبای لرستان که سرمای زمستانش معرف و شاید وجه تسمیه اش برگرفته از همین ویژگی باشد با توجه به نقل قول از بزرگان و سرمای مع
سولاکانواژهنامه آزادروستايي است در بخش زيويه سقز.سو به معني آب و لاكان به معني منبع و چشمه . پس سولاكان به معني چشمه آب مي باشد. سولاکان به معني چشمه پالاينده آب مي باشد.روستايي اس
دریابکواژهنامه آزادروستایی است در دهستان دوبلوک از بخش ارجمند شهرستان فیروزکوه بر سر راه ارتباطی فیروزکوه و شهر ارجمند در حدفاصل روستای سله بن و ورسخواران. این روستا در اصل دریاوک