رودبار جنوبواژهنامه آزادجُ - نام یکی از شهرستان های استان کرمان با جمعیتی بالغ بر 126000 نفر که از شمال به شهرستان عنبرآباد ، از شرق به شهرستان ریگان بم ، از غرب به شهرستان قلعه گنج و
روستای رودبارکلاواژهنامه آزادبه معنی روستایی که در کنار دشت و رودخانه وجود دارد = محلی در کنار دشت و رودخانه
مروشینواژهنامه آزادمروشین از دو کلمۀ مرو و شین درست شده که هر دو نام یک نوع گل است که فقط در آن مناطق به وفور یافت می شده به همین علت ان را مروشین نامیده اند. نکته اینکه این گلها
ترمیدورواژهنامه آزادترمیدور Thermidorیا حرکت دوری انقلاب ها، یکی از واژه های رایج در مباحث انقلاب است که نخستین بار توسط کرین برینتون ـ یکی از نظریه پردازان انقلاب ـ در کتاب معروفش
تلسکواژهنامه آزادتَلُسک به کسی گفته می شود که لکنت زبان دارد. به شخصی که مدل صحبت کردنش نوک زبونی باشه و یا بعضی حرفهای یک کلمه رو چند بار(به صورت رگباری) تکرار میکنه ،گفته میشو