رود سیمرهواژهنامه آزادرود سِیمَره؛ یکی از رودهای باختر ایران. این رود که از سرشاخه های مهم کرخه است از بلندی های برف گیر شمال غربی ایران سرچشمه می گیرد و پس از گذر از شهرستان های سیر
شیرین رودواژهنامه آزادنام رودخانه ای در کنار روستای خرم آباد منطقه فریم بخش دودانگه شهرستان ساری از شاخه های اصلی رود تجن ساری استان مازندران
بزینه رودواژهنامه آزاداز نام روستای بزین که روستایی بزرگ در جنوب آذربایجان ایران(زنجان) گرفته شده است که دهات شرور.کهله.ملابداغ.محمدخلج.توزلو.غلامویس.تخت و حی از توابع آن است
هری رودواژهنامه آزادهَری رود، رودی است که از کوههای مرکزی افغانستان (هندوکش) سرچشمه می گیرد و با گذر از ولایت های غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران می گذرد و
زادو رودواژهنامه آزادزاد به معنی فرزند رود به معنی ریشه که هم پدر و مادر را شامل میشود و هم پدربزرگها و مادر بزرگها و اجداد نسل های قبل آنها.
چمکواژهنامه آزاد۱-چمک نام ماهی کوچکی در گویش بندری است ۲-چمک در گویش بندری به معنای رقص به کار می رود و کلمه ای کهن در زبان فارسی پهلوی است
گرگورواژهنامه آزاد(بنادر جنوب) نوعی دام کوچک، مانند سبد چوبی یا فلزی، که برای صید آبزیان به ویژه خرچنگ به کار می رود. معادل fish trap در انگلیسی.
وینیچهواژهنامه آزادگروهی از مردمانی که از وین پایتخت اطریش هجرت می کنند و در کنار زاینده رود به دلیل حاصلخیز بودن زمین هایش ساکن می شوند و( وین چه )یعنی وین کوچک . این اقلیم مردما
بختگانواژهنامه آزادبختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس، به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریا
حوریدرق - جاهای دیدنیواژهنامه آزادزاغه و غار زیر زمینی آن بزرگترین و شاید بینظیر ترین غار در ایران و به جرات می توان گفت در دنیا است که هیچ کس از آن و زبیاییهایش خبر ندارد . این غار برای کسانی ک