ره پویانواژهنامه آزاد(صفت فاعلی مرکب) راه پویان؛ راه پوینده، چابک. || (قید مرکب) شتابان و به تعجیل. (رک دهخدا)
لیداواژهنامه آزادرهبر ، سرگروه - از واژه لیدر می آید . شهری در بلارووس. از نام رودخانه مشتق شده. منشا اسم لیتوانیا هست. به یونانی محبوب همه.